Wednesday, June 26, 2013

چهل حديث از امام مهدى(عج)



چهل حديث از امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف




انا غير مهملين لمراعاتكم, و لا ناسين لذكركم, و لو لا ذلك لنزل بكم اللاواه, واصطلمكـم الاعداء. فـاتقـوا الله جل جلاله و ظاهـرونـا.
ما در رعايت حال شما كوتاهى نمى كنيم و ياد شما را از خاطر نبرده ايم,كه اگر جز ايـن بود گرفتاريها به شما روى مىآورد و دشمنان, شما را ريشه كـن مى كردند. از خدا بترسيد و مارا پشتيبانى كنيد.
بحارالانوارج ۵۳,ص ۱۷۵

عمل صالح
فليعمل كل امرء منكم بما يقرب به من محبتنا,وليتجنب ما يدنيه من كراهيتنا و سخطنـا, فـان امـرا يبغته فجـاه حيـن لا تنفعه تـوبه, و لا يتجيه مـن عقـابنــا ندم على حوبه.
هريك از شما بايد به آنچه كه او را به دوستى ما نزديك مى سازد,عمل كند واز آنچه كه خـوشايند ما نبـوده وخشـم ما در آن است, دورى گزيند, زيرا خـداوند به طور ناگهانى انسان را مى گيرد, در وقتى كه توبه برايـش سودى ندارد و پشيمانى او را از كيفـر مـا به خـاطـر گنـاهـش نجـات نمـى دهــد.
همان,ج ۵۳,ص ۱۷۶

تسليـم در مقـابل دستـورهـاى اهل بيت عليهم السلام
فاتقو الله و سلموا لنا و ردو الامر الينا,فعلينا الاصدار,كما كان منا الايراد, و لا تحاولوا كشف ما غطـى عنكـم, و اجعلـوا قصـدكـم الينا بالمـوده علـى السنه الـواضحه.
از خـدا بتـرسيد و تسليـم ما شـويد , كارها را به ما واگذاريـد, برماست كه شما را از سرچشمه, سيراب برگردانيـم, چنان كه بـردن شما به سرچشمه از ما بود, در پى كشف آنچه از شما پـوشيده شده نرويد. مقصد خود را با دوستى مـا بـر اساس راهـى كه روشـن است به طـرف مـا قـرار دهيــد.
بحارالانوار ج ۵۳,ص ۱۷۹

تحقق حتمى حق
ابى الله عزوجل للحق الا اتماما وللباطل الا زهوقا, و هو شاهد على بمااذكره.
خـداوند مقدر فرموده است كه حق به مرحله نهايى و كمال خود برسد و باطـل از بيـن رود, و او بـر آنچه بيـان نمـودم گواه است.
همان,ج ۵۳,ص ۱۹۳

خلقت هدفدار و هدايت پايدار
ان الله تعالى لم يخلق الخلق عبثا و لا اهملهم سدى بل خلقهم بقدرته و جعل لهم اسماعا و ابصارا و قلوبا و البابا ثـم بعث اليهم النبيين عليهم السلام مبشريـن و منذريـن يـامرونهم بطاعته و ينهونهم عن معصيته و يعرفونهم ما جهلوه مـن امر خالقهم و دينهم و انزل عليهم كتابـا, و بعث اليهم ملائكـه ياتيـن بينهم و بيـن مـن بعثهم اليهم بــالفضل الذى جعله لهم عليهم.
خداوند متعال, خلق را بيهوده نيافريده و آنان را مهمل نگذاشته است, بلكه آنان را به قـدرتـش آفريـده و بـراى آنها گـوش وچشـم ودل و عقل قرار داده, آنگاه پيامبرانراكه مژده دهنده و ترساننده هستنـد به سـويشان برانگيخت تا به طاعتـش دستـور دهند واز نافرمانـى اش جلـوگيرى فـرمايند و آنچه را از امـر خـداونـد و دينشان نمى دانند به آنها بفهمانند و بر آنان كتاب فرستاد وبه سـويشان فرشتگان بـرانگيخت تـا آنها ميان خـدا و پيامبـران ـ به واسطه تفضلـى كه بـر ايشان روا داشته ـ واسطه باشند.
بحارالانوار ,ج ۵۳,ص ۱۹۴

ظهور حق
اذا اذن الله لنـا فـى القـول ظهر الحق و اضمحل الباطل و انحسر عنكـم.
هرگاه خداوند به ما اجازه دهد كه سخن گـوييم, حق ظاهر خـواهد شد و باطل از ميـان خـواهـد رفت وخفقـان از ( سـر) شمـا بـرطـرف خـواهـد شـد.
همان,ج ۵۳,ص ۱۹۶

تفتيش ناروا

من بحث فقد طلب, ومن طلب فقد دل, و من دل فقد اشاط و من اشاط فقد اشرك.
حضرت مهدى(عج)در خصوص كسانى كه در جستجوى او بوده اند تا به حاكم جور تحويلش دهنـد فرمـوده است: آن كه بكاود, بجويد و آن كه بجـويد دلالت دهـد وآن كه دلالت دهـد به هـدف رسـد و هـر كه (در مـورد مـن) چنيـن كنـد, شـرك ورزيـده است.
بحارالانوار,ج ۵۳,ص ۱۹۶

ظهور حق به اذن حق
فلاظهور الا بعد اذن الله تعالـى ذكـره و ذلك بعد طـول الامد و قسوه القلوب و امتلاء الارض جورا.
ظهورى نيست , مگر به اجازه خداوند متعال و آن هم پس از زمان طولانى و قساوت دلها و فراگير شدن زمين از جورو ستم.
احتجاج طبرسى,ج ۱,ص ۴۷۸

مدعيان دروغگو
سياتى الى شيعتى من يدعى المشاهده. الا فمن ادعى المشاهده قبل خروج السفيانى و الصيحه فهو كذاب مفتـر ولاحـول و لا قـوه الا بـالله العلـى العظيـم.
آگاه بـاشيـد به زودى كسانـى ادعاى مشاهده (نيابت خـاصه) مـرا خـواهند كرد. آگاه باشيد هر كـس قبل از ((خروج سفيانى)) و شنيدن صداى آسمانى , ادعاى مشاهد مرا كند دروغگـو و افتـرا زننـده است حـركت و نيرويـى جز به خـداى بزرگ نيست.
همان,ج ۲,ص ۴۷۸

دنيا در سراشيبى زوال
ان الدنيا قد دنا فنائها و زوالها واذنت بالـوداع و انى ادعوكم الى الله و رسـوله(ص) و العمل بكتـابه وامـاته البـاطل و احيـاء السنه.
دنيا فنا و زوالـش نزديك گرديده و در حال وداع است, و مـن و شما را به سوى خدا و پيامبرش ـ كه درود خدا بر او و آلـش بادـ و عمل به قرآنش وميراندن باطل و زنده كرن سنت, دعوت مى كنم.
مجمـوعه فـرمـايشـات حضـرت بقيه الله,ص ۱۷۸

ذخيره بزرگ
انا بقيه من آدم وذخيره من نـوح ومصطفى من ابراهيم و صفوه من محمد(ص)
مـن باقيمانده از آدم و ذخيره نوح و برگزيده ابراهيم و خلاصه محمد(درود خـدا بر همگى آنان باد) هستم.
غيبت نعمانى ,باب ۱۴,حديث ۶۷

حجت خدا
زعمت الظلمه ان حجه الله داحضه و لـو ادن لنـا فـــى الكلام لزال الشك.
ستمگران پنداشتند كه حجت خدا از بين رفته است, در حالى كه اگر به ما اجازه سخـن گفتـن داده مـى شـد, هـر آينه تمـام شكها را از بيـن مـى بـرديـم.
بحارالانوار,ج ۵۱,ص ۴

عطسه, نشانه سلامت
الا ابشـرك فـى العطـاس فقلت بلـى قـال: هـو امـان من الموت ثلاثه ايام.
نسيـم, خـدمتكـار حضـرت مهدى (عج) گـويـد: آن حضـرت به مـن فـرمـود: آيا تو را در مورد عطسه كردن بشارت دهم؟ گفتم:آرى. فرمود: عطسه, علامت امان از مرگ تا سه روز است.
بحارالانوار,ج ۵۱,ص ۵

نماز,طرد كننده شيطان
مـا ارغم انف الشيطـان بشـىء مثل الصلـوه فصلها و ارغم انف الشيطــان.
هيچ چيز مثل نماز بينى شيطان را به خاك نمى مالد پس نماز بخوان و بينى شيطان را به خاك بمال.
همان,ج ۵۳,ص ۱۸۲

اذن مالك
لايحل لاحـد ان يتصـرف فـى مـال غيـره بغيـر اذنه.
تصـرف درمـال هيچ كـس بـدون اجـازه او جـايز نيست.
همان,ج ۵۳,ص ۱۸۲

استعاذه به خدا
اعوذ بالله من العمى بعد الجلاء و من الضلاله بعدالهدى و من موبقات الاعمال و مرديات الفتن.
پناه به خدا مى برم از نابينايى بعد از بينايى و از گمراهى بعد از راهيابـى و از اعمـال نـاشـايسته و فـرو افتـادن در فتنه ها.
بحارالانوار,ج ۵۳,ص ۱۹۰

اسوه هاى حقيقت
ان الحق معنـا و فينـا , لا يقـول ذلك سـوانـا الا كذاب مفتــر.
حق با ما و در ميان ماست, كسى جز ما چنين نگويد, مگر آن كه دروغگو و افترا زننده باشد.
همان,ج ۵۳,ص ۱۹۰

ظهور فرج به اذن خدا
و امـا ظهور الفـرج فانه الى الله عزوجل, كذب الوقاتـون. و اما قول من زعم ان الحسيـن(ع) لـم يقتل, فكفـر و تكذيب و ضلال.
اما ظهور فرج,مـوكـول به اراده خداوند متعال است و هر كس براى ظهور ما وقت تعيين كند دروغگوست. و اما گفته كسانى كه پنداشته اند امام حسين(ع)كشته نشده كفر و دروغ و گمراهى است.
غيبت شيخ طـوسـى,ص ۱۷۶

شناخت خدا
ان الله تعالى هوالذى خلق الاجسام و قسم الارزاق لانه ليس بجسم و لاحال فى جسم (( ليـس كمثله شـىء و هـو السميع العليم.
همانا خداوند متعال, كسى است كه اجسام را آفريده و ارزاق را تقسيم فرموده, او جسـم نيست ودر جسمى هم حلول نكرده,(( چيزى مثل او نيست و شنوا و داناست)).
غيبت شيخ طـوسـى,ص ۱۷۸

ائمه (ع) دست پرورده هاى پروردگار
ان الله معنا و لا فاقه بنا الى غيره والحق معنا فلن يوحشنا من قعد عنا و نحن صنائع ربنا و الخلق بعد صنائعنا.
خـداوند با ماست, وبه جز ذات پـروردگار به چيزى نياز نـداريم, و حق با ماست. اگر كسانى با ما نباشند, هرگز در ما وحشتـى ايجاد نمـى شـود, ما دست پرورده هاى پـروردگـارمـان , ومـردمـان , دست پـرورده هـاى مـا هستند.
همان,ص ۱۷۲

دانش حقيقى
العلـم علمنـا و لاشـىء عليكـم مـن كفـر مـن كفــر.
دانـش , دانـش مـاست , از كفـر كـافـر,گزنـدى بـر شمـا نيست.
بحارالانوارج ۵۳,ص ۱۵۰

اتفاق و وفاى به عهد
لو ان اشياعنا و فقهم الله لطاعته علـى اجتماع من القلوب فى الوفاء بالعهد عليهم لما تـاخـر عنهم اليمـن بلقائنا و لتعجلت لهم السعاده بمشاهـدتنا.
اگرشيعيان ماـ كه خداوند آنها را به طاعت و بندگى خويش موفق بداردـ در وفاى به عهد و پيمان الهى اتحاد اتفاق مى داشتند و عهد و پيمان را محترم مـى شمردند, سعادت ديـدار مـا به تـاخـيـر نمـى افتـاد و زودتـر به سعادت ديـدار ما نـائـل مى شدند.
احتجاج طبرسى ,ج ۲,ص ۴۹۹

پيروان نادان
قـد آذانا جهلاء الشيعه و حمقائهـم , و من دينه جناح البعوضه ارجح منه.
حضـرت مهدى(عج) به محمـد بـن علـى بـن هلال كـرخـى فـرمـوده انـــد: نادانان و كـم خـردان شيعه و كسانـى كه بال پشه از دينـدارى آنان محكمتـر است مارا آزردند.
احتجاج طبرسى,ج ۱,ص ۴۷۴

بيزارى از غاليان
انا برىء الى الله والـى رسـوله ممـن يقول انا نعلم الغيب ونشاركه فى ملكه اويحلنـا محلا سـوى المحل الذى رضيه الله لنـا.
من از افرادى كه مى گويند: ما اهل بيت ( مستقلا از پيـش خود وبدون دريافت از جانت خداوند ) غيب مى دانيم و در سلطنت و آفرينـش موجـودات با خدا شريكيـم, يا ما را از مقامى كه خداوند براى ما پسنديده بالاتر مى برند, نزد خدا و رسـولـش , بيزارى مى جويم.
پيشين,ج ۲,ص ۴۷۴

سجده شكر
سجده الشكر من الزم السنن و اوجها.
سجده شكر واجبترين مستحبات است.
همان,ج۲,ص ۴۸۷

فضيلت تعقيبات نماز
ان فضل الدعاء و التسبيح بعدالفرائض على الدعاء بعقيب النوافل كفضل الفرائض على النوافل.
فضيلت دعا و تسبيح بعد از نمازهاى واجب در مقايسه بـادعا و تسبيح پــس از نمازهاى مستحبى ,مانند فضيلت واجبات بر مستحبات است.
همان,ج ۲,ص ۴۸۷

سجده مخصوص خداست
فاما السجود على اقبر فلايجوز.
سجده بر قبر جايزنيست.
همان,ج ۲,ص ۴۹۰

راه اندازى كار مردم
ارخص نفسك و اجعل مجلسك فـى الـدهليز واقض حـوائج النـاس.
خودت ر (بـراى خـدمت) در اختيار مـردم بگذار, ومحل نشستن خويش را در ورودى خـانه قـرار بـده , و حـوائج مـردم را بــرآور.
فرمايشان حضرت بقيه الله,ص ۱۷۰

امنيت بخش زمين
انـى امـان لاهل الارض كمـا ان النجـوم امـان لاهل السماء.
وجود من براى اهل زمين, سبب امان و آسايش است, همچنان كه ستارگان سبب امان آسمان اند.
بحـارالانـوار ,ج ۷۸,ص ۳۸۰
رجوع به راويان حديث

و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الى رواه حديثنا فانهم حجتى عليكم و انا حجه الله عليهم.
در پيشامـدهاى مهم اجتماعى به راويان حديث ما مراجعه كنيد, زيرا كه آنان حجت مـن بـر شمـا هستنـد و مـن هـم حجت خـدا بـر آنـان هستم.
همـان,ج ۷۸,ص ۳۸۰

مطاع, نه مطيع كسى
انه لم يكن احد من آبائى الا وقد وقعت فى عنقه بيعه لطاغيه زمانه و انى اخرج حيـن اخـرج و لا بيعه لاحـد مـن الطـواغيت فـى عنقـى.
هر يك از پدارنم بيعت يكى از طاغوتهاى زمان به گردنشان بود, ولى من در حالى قيـام خـواهـم كـرد كه بيعت هيچ طـاغوتـى به گـردنـم نبـاشـد.
همان,ج ۷۸,ص ۳۸۰

آفتاب پشت ابر
و امـا وجه الانتفـاع بـى فـى غيبتـى فكـالانتفـاع بـالشمس اذا غيبها عن الابصار السحاب.
كيفيت بهره ورى از من در دوران غيبت, مانندكيفيت بهره ورى از آفتاب است هنگامى كه ابر آن را از چشمها پنهان سازد.
بحارالانوار,ج ۷۸,ص ۳۸۰

سبقت اراده خدا بر همه چيز
ولكـن اقـدار الله عزوجل لاتغالب و ارادته لاترد , و تـوفيقه لايسبق.
به راستـى كه مقـدرات خـداونـد متعال, مغلـوب نشـــود واراده الهى مـردود نگـردد و چيزى بـر تـوفيق او پيشـى نگيـرد.
همان,ج ۵۳,ص ۱۹۱, چاپ ايران

علت اصلى غيبت امام(ع)
واما عله مـا وقع مـن الغيبه فـان الله عزوجل قال: (( يا ايها الذين آمنوا لاتسئلوا عن اشياء ان تبدلكم تسئكم .
امـا علت و فلسفه آنچه از دوران غيبت اتفـاق افتاده ( كه درك آن براى شمـا سنگين است) آن است كه خـداونـد در قـرآن فـرموده:(( اى مـومنان از چيـزهايـى نپـرسيـد كه اگـر آشكـارتـان شـود, بـدتـان آيـد.))
همان,ج ۷۸,ص ۳۸۰

آگاهيهاى امام(ع)
انـا يحيط علمنـا بـانبـائكـم , و لايعزب عنـا شـىء مـن اخبـاركـم.
علـم ودانـش مابه خبرهاى شما احاطه دارد وچيزى از اخبار شما بر ما پـوشيده نمى ماند.
بحارالانوار,ج ۵۳,ص ۱۷۵

دعاى فروان
اكثـر و الـدعا بتعجيل الفـرج فـان ذلك فـرجكـم.
براى تعجيل فرج زياد دعا كنيد, زيرا همين دعا كردن, فرج و گشايش شماست.
كمال الدين صدوق ,ج ۲,ص ۴۸۵

سوال نامطلوب
فاغلقوا ابواب السوال عما لايعنيكم .
درهـاى سـوال راازآنچه كه مطلـوب شمـا نيست ببنـديــد.
بحارالانوار ,ج ۵۲,ص ۹۲

آخرين اوصيا
انـا خـاتـم الاوصيـاء و بـى يـدفع الله البلاء عن اهلـى و شيعتى .
مـن آخـريـن نفـر از اوصيا هستـم, خـداوند به وسيله من بلا را از خانواده و شيعيانم بر طرف مى گرداند.
همان,ج ۵۲,ص ۳۰

حجت خدا در زمين
ان الارض لاتخلـوا مـن حجه امـا ظاهـرا و مـا مغمـورا.
زميـن خـالـى از حجت خـدا نيست, يـا آشكـار است و يا نهان.
كمـال الـديـن صـدوق,ج ۲,ص ۵۱۱

علمدار هدايت در هر زمان
كلما غاب علم بـدا علـم, و اذا افل نجم طلع نجـم.
هرگاه علم و نشانه اى پنهان شـود, علم ديگرى آشكار گـــردد, و هــر زمان كه ستاره اى افول كند , ستاره اى ديگر طلوع نمايد.
بحـارالانوار,ج ۵۳,ص ۱۸۵